ما که بالاخره زنده هستیم و زندگی میکنیم حداقل بهتر زندگی کنیم!

ینی اگه زندگی یه دریا باشه و مشکلات موج های دریا، اگه فقط شنا بلد باشیم ینی فقط زنده ایم!اما اگه موج سواری یاد بگیریم میتونیم در کنار سختی هایی که داره از زندگی لذت ببریم!

کتاب جدید When (کی) در مورد این مسئله حرف میزنه که بهترین زمان برای انجام فلان کار چه وقتیه؟

اینکه میگن سحرخیز باش تا کامروا باشی فقط یه شعاره سیستمیه یا واقعی؟

اینکه میگن بین وعده های غذایی از صبحانه نباید گذشت، یه ایده درسته یا نه؟

و اینکه زمان چه تاثیری روی تصمیم آدم ها داره!

 

اگه بخوام خلاصه ش کنم میگه :  اگه میخوای یه تایم مناسب برای انجام کارهات پیدا کنی باید به 2 نکته توجه کنی:

اول اینکه : جنس و نوع کار رو انتخاب کنید! چطور؟ اینکه کارتون توانایی تحلیلی میخواد یا شهودی !

دوم اینکه : شما کی هستین؟ ینی سیستم بدنتون و روحیه هاتون رو میشناسین و میبینن چه موقع بیشترین انرژی رو برای کار مورد نظر دارین؟

 

مثلا میگه : متولدین بهار و تابستون شخصیت های جغدی دارن (ینی دوست دارن شبها بیشتر کارهاشونو انجام بدن)

متولدین پاییز و زمستون خروسین! ( ینی دوست دارن صبح ها زودتر بلند شن وکارهاشونو صبح زود انجام بدن)

میگه جغدها ( علاقمند به شب زنده داری) اهل ریسکن و خلاقیت بیشتری دارن و خروس ها (سحرخیزها)  منطقی و با برنامه !

البته اشاره میکنه که همه ی آدم ها در طول زندگی هر دو حالت رو تجربه میکنن و صرفا در یک حالت نمی مونن و این عادیه.

 

راهکاری که ارائه میده اینه که :

میگه معمولا صبح ها برای کارهای تحلیلی و فکری خیلی خوبه! چون میزان هشیاری بالاس و سطح انرژی فول!

عصرها هم برای کارهایشهودی و احساسی بهتره!

همین طور ظهر هم زمانی هستش که انرژی متوسطه و میزان بازدهی افت میکنه!

 

نکته مهمی که بهش اشاره میکنه این هستش که :

اگه میخوای برای عصر انرژی زیادی برای کار داشته باشین باید به غذای نهار خیلی دقت کنین! ینی غذایی باشه که کامل انرژی رو براتون تامین کنه و به راحتی از نهار نگذرین!! مخصوصا اگه کار شما نیاز به فکر داره یا یه کار گروهیه بدنتون سوخت و ساز بیشتری داره برا همین به غذا نیاز دارین.

 

اینجوری سطح انرژی توی بعد از ظهر دوباره اوج میگیره.

 

بعد کتاب دوره های کاری رو به 3 بخش تقسیم میکنه :

ینی اگه یک ماه رو در نظر بگیریم :

 

روزهای اوج کار - روزهایی با بازدهی متوسط - افول (روزهایی با کم ترین میزان بازدهی)

 

 ما در طول یک ماه این 3 بخش رو تجربه میکنیم. و مهم ترین بخش اینه که در روزهای افول انرژی حواسمون جمع باشه. چون ممکنه ضررهای خیلی شدید توی بلند مدت برامون داشته باشه که غیر قابل جبرانه!

 

راهکاری که ارائه میده برای روزهای افول : به خودتون استراحت بدین! یه تایم خاصی بین کار کردنو کامل استراحت کنین (حتی به پیام های دریافتی تون جواب ندین - اگه میتونین برین بیرون و در هوای ازاد قرار بگیرین - یه چیزی بخورین یا با یکی در مورد هر چیزی غیر از کار صحبت کنین)

 

من نوشت : یه چیزی که خودم تجربه کردم همیشه توی روزهای اوج یه مقدار اضافه کار انجام میدم تا توی روزهای افول که خسته و بی حوصله م کار کم تری برای انجام داشته باشم.

 

من نوشت 2 : این کتاب فوق العادس و برای من خیلی مفید بوده! هم توی پیشرفت شغلی کمکم کرده هم توی برنامه ریزی بهتر برای کارهام <3

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها